Sick Leave

ˈsɪkˈliːv sɪkliːv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
مرخصی استعلاجی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sick leave

  1. noun a leave given for illness
    Synonyms: authorized leave, excused absence

ارجاع به لغت sick leave

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sick leave» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sick leave

لغات نزدیک sick leave

پیشنهاد بهبود معانی